[ad_1]
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ، یادداشت به شرح زیر است ؛
آنها می نویسند و می گویند قیمت سطل از مارک ما تا دو هفته قبل 27 هزار تن بود و اکنون 50 هزار تن است. یا کیلویی هویج 7 تومان 4 بار. یا قیمت دلار 3 جلد و پژو 206 چندین میلیون افزایش یافته است.
و جالب ترین کار کار کسانی است که برای حمایت از رئیسی که برای آنها رقیبی ایجاد کرده است وارد زمین بازی شده اند و آنها قسم می خورند و رسوایی می کنند که اوه ، اوه ، این دولت تازه دو هفته دیگر آمده است و …
بچه ها نمی دانند که اگر روحانی الان در پاستور بود دلار و هویج و ماست داشت و قیمت 206 همان قیمت فعلی بود. قیمت این چیزها در دست حسن روحانی یا ابراهیم رئیسی نیست. اگر ما کار درستی انجام ندهیم ، دو هفته ، دو ماه و دو سال پس از شروع دولت سیزدهم ، این خاکستر است و این جام است.
اگر نپذیریم که علم اقتصاد یک علم است ، وضعیت ما نیز به همین شکل است. در حالی که ما می خواهیم مشکلات مهم صنعتی ، بانکی ، پولی ، نفتی ، تجاری و معیشتی را با ماسه ، اسطرلاب ، جادو ، کیمیاگری ، آهک ، شیمی و سیمیا حل کنیم ، ما روی یک پاشنه هستیم. اگر همین چین ، ژاپن ، کره جنوبی و اروپا پیشرفت فوق العاده ای دارند ، به این دلیل است که آنها علم اقتصاد را یک علم می دانند. علم نیز دو یا سه نمودار دارد.
اقتصاد ما فقط این نیست. این مراقبت های بهداشتی ما است. وقتی واعظ شهر بر منبر مجلس ، اباعبدالله ، پزشک برجسته ای را آگهی می کند که حداکثر هنر وی روغن بنفشه است ، یا از این پس به وزیر بهداشت بعدی اشاره می کند که باید طب سنتی را ترویج کند ، در غیر این صورت کلاه او عالی است ، یعنی.
بازگشت به اقتصاد. ما می توانیم به اندازه افغان های در ایالات متحده و طالبان خوشحال باشیم. اما خداوند نعمتی به ما داد که نامش روغن است. 110 سال است که ما سفره های شام و ناهار خود را روی سفره های زیرزمینی پر از این ماده بدبو پهن کرده ایم. اما ما سالهاست که چنین چیزی نداریم. ما به همان اندازه که در داخل مصرف می کنیم استخراج و تصفیه می کنیم ، آن را در مخزن ماشین خود می ریزیم و هوا را آلوده می کنیم. اما قسمتی که باید صادر کنیم در دست ماست. ما شبیه افغانستان شدیم. او مواد مخدر قاچاق می کند و ما مخفیانه نفت می فروشیم. این وسط دلال ها خوشحال می شوند و ما قند را در دلمان آب می کنیم ، دیدید تحریم ها را دور زده ایم ؟! قوم خدا نمی دانند که ما روغن آنها را در حراج 20 تا 30 درصد زیر قیمت می فروشیم.
تاریخ غم انگیز اقتصاد ما تحریم است. و تجار تحریم کننده روی همان خواننده اندوه ما می نشینند و کباب بره و اندام بوقلمون را با دایره و تمبک می خورند. در عین حال ، آنها تحریم ها را نعمت می دانند! آنها به بهانه تحریم ها هر آنچه را که می توانند وارد می کنند و بر مردم تکیه می کنند. آمپول های چند میلیون دلاری که این روزها معامله می شود ، از برکت این تحریم برخوردار است.
می خواهم بگویم مشکل اصلی تولید واکسن برای مصارف خانگی همین تحریم است و متاسفم که برخی مسئولان این موضوع را نه تنها از ما مردم عادی بلکه از اموال پنهان کرده اند.
زیاد کشش ندهید. برای اینکه ماست اولیه گرانتر از حد خود نشود ، چرخ تولید باید بچرخد. برای چرخاندن چرخ تولید به سرمایه نیاز است. در حال حاضر امکان افزایش سرمایه از طریق فروش نفت وجود دارد. فروش نفت با لغو تحریم ها امکان پذیر است. لغو تحریم ها چیزی جز تعامل با جهان و البته برداشتن حقوق ما از دهان شیر نیست. اگر راه دیگری وجود داشت ، در آن دو دهه آن را پیدا می کردیم.
تا پول نداشته باشیم دنیا کلمات ما را نمی خواند. ما تا زمانی که پول نداریم عزت نداریم. تا زمانی که ما پول نداریم و معیشت ما برقرار نیست ، قیامت ما روی آنتن است (من نه حقوق دارم ، نه قیامت). تا زمانی که پول نداشته باشیم ، روزانه 500-600 وسیله عزاداری به ازای هر تاج تقسیم می کنیم. در حالی که ما پول داریم ، باید به جوک هایی مانند لامبورگینی گوش دهیم که در حال ایجاد یک اقتصاد تحصیل کرده با لباس وزارتخانه است. تا زمانی که ما پول نداریم ، افزایش جمعیت فقط یک کابوس است. تا زمانی که ما پول نداریم ، عزت ما بر مناره تحریم ها آویزان است. تا زمانی که ما پول نداریم ، هیچ تفاوتی بین روحانی و رئیسی و وارثان آنها وجود ندارد.
این.
2727
[ad_2]